امروز قرار بود بریم پیاده روی 

جاتوون خالی

 دیروز به همه زنگ زدیم که ساعت ۷ صبح آخر بلوار نیایش باشید

طرفای ساعت ۸ شب اینورا بود که یه نمه بارون زد

با مامان و بابا و کیمیا و یکی از دوستای مامان بیرون بودیم

بابا به دوست مامان که ته ته شیرازیاست گفت پاشو فردا بریم پیاده روی

اونم زرنگگگگگگگگ گفتش که کی اخه خواب جمعشو خراب میکنه بره پیاده روی

بعدم فردا اونجایی که شما میخوایید برید گله تا گردن میرید تو گل

خلاصه این که بابام مخش با حرفای پردیس خانوم زده شدو به همه اس داد که برنامه ی فردا کنسله

صب بابا تا بیدار شد گوشیشو نگا کرد دید ۱۱ تا میسکال و ۱۰ تا اس به قول خوذش تهدید آمیز داره

هیچی دیگه اس ها به هیچ کدومشون نرسیده بود صب بلند شدن رفتن اونجا منتظر بابای من

ساعت ۷.۳۰ بیدار شد تا ساعت ۹ داشت جواب پس میداد

آخه بابای گلم چرا آدم انقد تاثیر پذیر باشه آخه؟؟؟؟؟؟؟

 

 

پیاده ,ساعت ,مامان ,بریم پیاده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روشل اخبار سینمای ایران وطن خندونک سوالات استخدامی دیوان محاسبات حسابرس سال ۹۸ ماهان مدیکال